

کتاب سیذارتا اثر هرمان هسته ترجمهٔ پرویز داریوش
نو
248٬000 تومان
مشخصات کالا
| سال چاپ | 1380-1389 ش - 2010-2001 م |
| ژانر | ادبیات کلاسیک |
| ملیت رمان | اروپایی و استرالیایی |
| نوع چاپ کتاب | چاپ غیر اصل |
توضیحات بیشتر
138 صفحه | بازچاپ سال 1385 | رقعی | شومیز
سیذارتا پسر برهمنی است که، از درس های پدر و فرهیختگان، روحش اقناع نمی شود و آرامش به دست نمی آورد و در یافتن خویشتن خویش تلاش می کند. او پی می برد که آموزش کافی نیست و باید خودش جست وجو کند و راه را طی کند و بر خویشتن خویش چیره شود. او بعد
از سال ها ریاضت، زندگی مادی را هم تجربه می کند و می فهمد که زندگی اش را بیهوده سپری کرده و می خواهد به حیات خود خاتمه دهد ولی ناگهان به یاد کلامی در دعای برهمنان می افتد که او را به ادامه راه و رسیدن به کمال فرا می خواند. او خود راه رستگاری را پیدا مراحل سیر
و سلوک را طی می کند. سیذارتا نشان می دهد که راه را در شناخت خویشتن، خود انسان باید پیدا کند و تمام جست وجو در جهت خویشتن است. راه سیذارتا از خانه پدری تا رود است؛ یعنی سمبل طبیعت، سیذارتا هماهنگی جزء با کل و با وحدت است..
هدف اصلی سیذارتا این است که به «من» زمینی غلبه کند تا خویشتن خود را بشناسد. در هر انسان دو گونه «من» وجود دارد: «من ذهنی» که قابل تغییر است و «من دومی» آنی است که با اولی ادغام است و «من شخصی» نیست، بلکه بخشی از خداست که در واقع خویشتن است که
سیذارتا می خواهد به آن برسد. سیذارتا به دنبال وحدت «فکر و زندگی»، «روح و طبیعت» است.فقط در این صورت یک زندگی حقیقی و سپس فکر حقیقی ممکن است، به این دلیل هم سیذارتا نمی تواند آموزش را بپذیرد. آموزش از خارج داده می شود، نمی تواند با درون ارتباط برقرار کند، آن
آموزش فقط برای کسی مفید واقع می شود که خودش تجربه کرده باشد. بیداری سیذارتا، یک بیداری در جهت «من» است؛ منی که تاکنون از آن فرار کرده است و فقط احتیاج دارد که مطیع آوای درون خود باشد.
سیذارتا در واقع هنرمند و بازیگر زندگی شخصی خودش است. در انتها در کنار رود آخرین بیداری او است که خود را کاملاً جدا از زندگی گذشته اش حس می کند و به شناخت می رسد.رود سمبلی است که در آن وحدت، محسوس و قابل تجربه است. در رمان سیذارتا، موضوع تماماً سر این مسئله است که راه را در شناخت خویشتن، خود انسان باید پیدا کند. اگر بخواهیم از راه سیذارتا صحبت کنیم، از خانه پدری تا رود است؛ یعنی سمبل طبیعت.نویسنده، این داستان را به عنوان تصویر قطعی اعتقادات مذهبی اش قلمداد کرده است. سیذارتا یک نوع فضیلت به نظر نمی رسد. بلکه هماهنگی جزء با کل، با تمامیت، با وحدت است..