


بار هستی / میلان کوندرا / پرویز همایون پور
نو
450٬000 تومان
مشخصات کالا
| سال چاپ | 1390-1399 ش -2020-2011 م |
| نوع چاپ کتاب | چاپ اصل |
توضیحات بیشتر
نویسنده: میلان کوندرا
مترجم: دکترپرویز همایون پور
بار هستی آخرین اثر میلان کوندرا، نویسنده چک، تفکر و کاوش درباره زندگی انسان و فاجعه تنهایی او در جهان است ... چگونه بار هستی را به دوش می کشیم؟ آیا« سنگینی» بارهول انگیز و« سبکی » آن دلپذیر است؟...برداشت فلسفی و زبان نافذ کتاب، از همان آغاز خواننده را با مسائل بنیادی هستی بشر رو برو می کند و به تفکر وا می دارد...اگر چه شخصیت های کتاب واقعی نیستند ، از انسان های واقعی ، بهتر درک و احساس می شوند.
کوندرا در توصیف قهر مانان خود می نویسد:
« شخصیت های رمانی که نوشته ام ، امکانات خود من هستند که تحقق نیافته اند . بدین سبب تمام آنان را هم دوست دارم و هم هراسانم می کنند آنان هر کدام از مرزی گذر کرده اند که من فقط آن را دور زده ام . آنچه مرا مجذوب می کند ، مرزی است که
از آن گذشته ام مرزی که فراسوی آن خویشتن من وجود ندارد.
کلودروا نویسنده مشهور فرانسوی، رمان کوندرا را « کتابی عظیم» توصیف می کند که چشم به آینده بشر دارد و می نویسد :
« در بهشت رمان نویسان بزرگ، هنری جیمز- با اندکی حسادت - رمان همکار چک را ورق می زند و سر را به علامت تائید تکان می دهد.
این کتاب که در سال 1968 در پراگ در دورهٔ زمانی موسوم به بهار پراگ میگذرد و با مفاهیم فلسفی فراوانی سر و کار دارد. کتاب به شرحی از وضعیت زندگی هنرمندان و روشنفکران چکسلواکی پس از بهار پراگ، یعنی پس از حملهٔ اتحاد شوروی به چکسلواکی، می پردازد. شخصیت اصلی کتاب توما نام دارد. توما که جراحی معروف است، انتقادات فراوانی به کمونیست های چک دارد و این موجب می شود که او شغل خود را از دست بدهد. در ادامه توما با ترزا آشنا می شود و پس از مدتی با او ازدواج می کند اما
این داستان درباره زندگی و روابط پزشک معروفی به نام توماس است. مردی که در دوران حمله اتحاد جماهیر شوروی به پراگ، به انتقاد از نظام و تفکر کمونسیتی میپردازد و همین موضوع باعث میشود تا کارش را از دست بدهد. او بعد از ازدواجی ناموفق با زنی به نام ترزا آشنا میشود. دختری که کارش پیشخدمتی در یک رستوران است و یک شبه همه چیز را رها میکند و به پراگ میآید. ترزا یک پسر برای توماس به دنیا میآورد.
ولی در عین حال توماس هرگز خودش را در بند وفاداری و تعهد به همسرش نمیداند. بارها و بارها به او خیانت میکند. با معشوقش سابینا که یک هنرمند آزاداندیش است و تفکر توماس را میستاید اما با مردی به نام فرانز هم رابطه دارد. در این میان ترزا خودش را در میان کوهی از سوالات بیپاسخ مانده درباره زندگی میبیند.