





در سبز فاطمی 72 گرمی
نو
85٬000٬000 تومان
توضیحات بیشتر
بسم الله الرحمن الرحیم
در سبز فاطمی کهنه تراشدار کمیاب
جنس نگین : در معدنی اصل (کوارتز سبز)
سایز 67
وزن 616 گرم
ابعاد نگین : 36در22 در ارتفاع 135 میلیمتر
رنگ نگین : سبز جنس نگین کوارتز سبز Green Quartz
بوده و علت رنگ سبز وجود ترکیبات کروم و وانادیوم در شبکه کریستالی سیلیسی میباشد جنس رکاب : نقره دستساز با مهر سازنده شمس
یک قطعه در سبز کهنه (کوارتز سبز )معروف به در فاطمی خوش آب و رنگ و خوش طبع و فرح بخش و خوش تراش که بر روی یک رکاب نقره دستساز مدل شبکه ای و اره کاری شده و گوارسه دار سوار شده است در داخل نگین رتایل های سوزنی ظریفی وجود دارد که به صورت عمودی و موازی هم از بالا تا پایین نگین قرار گرفته است در اثر تابش نور به صورت اریب به رو و زیر نگین همانطور که در عکسها مشخص است شبکه های بسیار ریز و متعدد لانه زنبوری خاصی بر روی نگین دیده میشود که منتهی علیه نوک رتایل های سوزنی می باشدنگین دارای تراش یمنی کهنه می باشد از آنجایی که تعدادی سنبه یمنی و همچنین عالیمی شبیه تراش قطعی بر رو و زیر نگین است به نظر بنده نوع تراش ، از نوع قطعی می باشد که اگر حدث بنده درست باشد باید عرض کنم کهاین نوع تراش بر روی نگین کوارتز سبز کهنه ، آن هم با این همه رنگ و طبع و قواره دار ، تقریبا نایاب است و بنده تا به حال ندیده ام کما اینکه تراش های قطعی اکثرا بر روی سنگ هایی با ابعاد زیر 20 میلیمتر مشاهده شده است لذا این انگشتر کلکسیونی و بسیار کمیاب و با ارزش است برای تایید نوع تراش یمنی کهنه، نیاز به اجماع رای همزمان چند خبره تراش شناسی می باشد و بنده تنها نظر شخصی خود را بیان کردم
توضیح: در داخل نگین رتایل ها و و درون گراهای موازی مویی و سوزنی بسیار ظریف و زیبا به صورت عمودی دیده می شود که در کریستالهای طبیعی کوارتز وجود دارد و زیبایی نگین را دو چندان کرده است از طرف دیگر وجه تمایز و تفاوت آن را با فلورین نشان می دهد
نکته 1 : معمولا در سبز با سنگ های کم ارزش فلورین یا فلورین اشتباه گرفته میشود محل یافت کوارتز سبز معمولا آفریقا می باشد و در شهر نجف معدن چنین سنگی وجود ندارد لازم به ذکر است که جواهر شناسان گاهی اوقات در سبز را در گروه آماتیست قرار میدهند و آنرا آماتیست سبز می نامند
نکته 2 : تا جایی که بنده اطلاع دارم در هیچ سایت و دست هیچ فردی چنین در زیبا و آبدار و خوش رنگ و و درشت تا به حال آن هم با این طبع و رنگ و کیفیت و با این نوع تراش یعنی ( تراش قطعی یمنی کهنه سمبه دار ) دیده نشده است لذا به جرات میتوان ادعا کرد که تک و نایاب و و بی نظیر است
نکته 3: با توجه به نمونه های مشابهی از درهای نجفیکه دارای تراشهای یمنی کهنه از نوع ثبتی و قطعی بوده اند حدث بنده این است که این در نیز با حدث غریب به یقین در کشور یمن قدیم با ابزار سنتی تراشیده و پولیش کاری شده است و کار استادان سنگ تراش یمنی بوده است که هم موجب افزایش جلا و هم ارزش آن شده است و سنگ بعد از گذر سالها هنوز جلا و شادابی خود را حفظ نموده و همچنان آبدار و زنده است و روح دارد و با روح و روان آدمی بازی می کند
نکته 4 : در نکته 1 بنده نظر اساتید خبره بازار ایران را در مورد اینکه شهر نجف اشرف کشور عراق دارای معدن در سبز نمیباشد را کپی و نوشتم اما نظر شخصی بنده این نیستچرا که در مورد عقیق های سبز و آبی و صورتی یمنی نیز عده ای نظر بر این دارند که یمن فاقد این رنگ از عقیق ها میباشد در حالیکه ما تعداد زیادی عقیق سبز و آبی و صورتی یمنی کهنه با تراش های اصیل ثبتی و قطعی دیده ایم که این ادعای ایشان را عملا رد میکندحال ما هی بگوییم یمن عقیق سبز و آبی و صورتی و ندارد این حرف در قبال این عمل اثبات شده شهودی زیاد نمیتواند قد علم کند و عملا مردود استدر مورد در سبز نیز بنده نظر و فرضیه ای دارم که در نوع خودش قابل تامل است و آن اینکه در هایی که از شهر نجف اشرف کشور عراق استخراج میشوند چه در قدیم و چه امروزه برخی به رنگ سفید شیشه ای شفاف و یا یخ دار و برخی دارای روتایل های سوزنی منظم و غیر منظم ( در مویی یا در کوهی ) و برخی نیز دارای رگه های ظریف قرمز رنگ و بعضا تماما قرمز خونی هستند که توسط اهالی آن محل به در خونی معروف گردیده است یا به آن در حسینی نیز میگویند و علت آن اینست که این افراد معتقد هستند که این سنگ از چکیده شدن خون حضرت امام حسین سید الشهداء بر روی زمین بوجود آمده که این ادعا صحیح نبوده و قدمت سنگ کوارتز خیلی بالاتر و بیشتر از این واقعه تاریخی است که ما بخواهیم چنین حرفی را چه با دلیل چه بی دلیل بیان کنیمبهتر است بگوییم این در برای این به در حسینی معروف بوده که نمادی از خون پاک حضرت امام حسین علیه السلام میباشد چون در سنگی شفاف و بی رنگ و پاک و مقدس بوده و در احکام و روایات اسلامی زیاد به استفاده و نگاه کردن بر آن توصیه گردیده است و در واقع به الماس فقرا نیز معروف است و خواص بی شماری برای آن بر شمرده شده که خارج از بحث استحال با این پیش زمینه که در های قرمزی که در سرزمین عراق و در شهر نجف اشرف استخراج میشده اند بنا به دلایل دینی و مذهبی و عقبه تاریخی آن و اینکه این سرزمین سرزمین اسلامی و جایگاه مرقد مطهر پدر امام حسین علیه سلام یعنی حضرت امیر المومنین مولی الموحدین امام علی علیه اسلام نیز میباشد به این نام اصطلاق شده اند آیا میتواند معقول باشد که دری سبز رنگ در یک کشور دیگر مثلا آفریقا از معدنی استخراج شود و رنگ سبز داشته باشد و این در در کشور عراق به در فاطمی معروف گردد آن هم با این دلیل که رنگش سبز است و مشابه قرمز رنگش در این کشور هست!!!!؟ آیا این نام گذاری میتواند از کشوری به کشوری رفته باشد!!!؟ مانند اینست که مثلا سنگی از کشور ایران به رنگ سبز در بیاید آن وقت آن سر دنیا در کشور دیگری بجای کارشناسان محلی ما کارشناسان آن کشور دور دست بخواهند بر روی آن نامی از نام های محلی خودشان را بگذارند!!! آنهم با این دلیل که مشابه آن سنگ و در رنگی دیگر در کشور آنها استخراج شده است
آیا این میتواند معقول باشد!؟ نکته دیگر اینکه تراش های ثبتی متعلق به سده های گذشته بوده و اینکه در آن دوران وسایل نقلیه از جمله اتومبیل و هواپیما نبوده که کسی بخواهد مثلا به آفریقا رفته و از آنجا یک کوارتز سبز بیاورد و سپس آن را به یمن برده و در آنجا تراش ثبتی بدهد!!! اینکار نه معقول بوده و نه دلیلی داشته چون سنگ کوارتز جزو سنگ های گران قیمت نبوده و نیست که کسی بخواهد این زجر و مشقت را بر دوش بکشد ضمنا در اعصار گذشته سنگ های قیمتی مانند امروزه جنبه فاخر نداشته و فقط محض ثواب و یا زیبایی ظاهری آنها استفاده میشده و آنهم اکثرا افراد بی بضاعت و مذهبی استفاده میکردند به نظر شخصی بنده در زمانهای قدیم شهر مقدس نجف اشرف دارای معدن های بسیار کمیابی از سنگ در سبز بوده که بطور تصادفی استخراج گردیده و محلی ها نام در فاطمی را بر روی آن با ارتباطش با نام در حسینی انتخاب کرده اند چرا که معقول است در خونی را در حسینی و در سبز را در فاطمی بنامند چون هر دوی این معصومین از یک خانواده و مادر و فرزند هستند و تناسبی بین این نام گذاری نیز میتواند وجود داشته باشد کما اینکه رنگ قرمز در روانشناسی رنگ خشونت رنگ جنگ آوری و رنگ دنیا و رنگ خون نیز معرفی گردیده و رنگ سبز رنگ سرد و خنک و رنگ انرژی و رنگ مهربانی و عطوفت و رنگ عصمت و رنگ بهشتی نیز معرفی گردیده استلذا میتوان نام در فاطمی را که منسوب به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هست را به چنین سنگی نسبت دادچون حضرت زهرا زن بوده و زن نماد سردی است و دارای طبع سرد و خنک بوده و در طراوت قلب به مثابه برگ درختان میباشد و این نام گذاریها میتواند با هم در ارتباط تنگاتنگ و هماهنگی از یک فرهنگ و یک تمدن و یک کشور و یک مذهب و یک دین مشترک باشند اما اینکه یک سنگ سبز رنگی از آن سر دنیا در بیاید بعد در کشور عراق به آن در فاطمی لقب بدهند دور از عقل و منطق بنده استالبته اینها را تماما از روی افکار و شهودات ذهنی خود بیان کرده ام و دلیل علمی خاصی همه پسند برای اثبات ادعایم ندارم و فقط خواستم که شما خواننده عزیز را کمی به فکر و تعمق و تامل در مورد عقبه تاریخی سنگ ها و وا دارم تا همیشه ذهنتان باز و آماده پذیرایی از همه نوع احتمالات باشد که مبادا تنها از روی تقلیدی کور کورانه مطلبی را دائما کپی و به دیگران آن را تحمیل نمایید ( مانند همان مطلب عدم وجود عقیق های سبز و آبی و صورتی در یمن در مطلب فوق ) انشا الله که بزرگان خطه سنگ و انگشتر جسارت و خیرگی بنده را چه در کلام و چه در بکار بردن الفاظ و چه در بیان مقاله فوق به بزرگی و بزرگ واری و بزرگ منشی خود عفو نمایند باشد که رستگار شویم آمین یا رب العالمین