مگنت یخچالی سرامیکی نماد ایران شعر فردوسی

شاه هاماوران که از پیوند کاووسشاه با دخترش سودابه اندوهگین بود، بزمی آراست و دختر و داماد و سپاه ایران را به نیرنگ و کین به بند گرفت. تورانیان از شرق و نیزهوران از غرب به خیال تاراج ایرانِ بیشاه مانده راهی شدند. پهلوانان ایرانی برای چارهجویی به سراغ رستم رفتند: که ما را ز بدها تو باشی پناه چو گم شد سر تاج کاووس شاه دریغست ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود

رستم برای رهایی شهریار زین بر رخش نهاد با لشکری آراسته از سه کشور شام، هاماوران و بربرستان روبرو شد و هر سه را گرفتار کرد

کاووسشاه پس از رهایی بر آن شد که سپاهی گران برای پیکار با افراسیاب و دفع سرکشی او به خاک ایران گرد آورد. شاه سه کشور به او پیوستند، و در نامهای به قیصر روم نیز درخواست سپاهی از نامآوران کرد. نیزهوران هم از ترس برای پیوستن به سپاه ایران پیشگام شدند. کاووس به افراسیاب نوشت که ایران را رها کن و بیشی مجوی که توران تو را بسنده است
ندانی که ایران نشست من است جهان سربه سر زیردست من است

شاه توران برآشفت و پیکار بزرگی در خوزستان میان دو لشکر درگرفت و در نهایت افراسیاب "دلش خسته و کشته لشکر دو بهر" ایران را ترک کردند

برگرفته از شاهنامه فردوسی. رزم کاووس با شاه هاماوران.

و ایرانی امروز هم برای محکمترین بیانیهها در عشق به میهن و ایستادگی، از فردوسی، شناسنامه زبان و فرهنگ پارسی، پناه میجوید.