کتاب سفینهٔ غزل - مولف « ابوالقاسم انجوی شیرازی » - با مقدمه ای از شادروان « دکتر محسن هشترودی » استاد دانشگاه - 467 صفحه - سازمان انتشارات جاویدان - چاپ اول 1336 و چاپ دوم 2536 -
[ سید ابوالقاسم انجوی شیرازی ، در سال 1300 خورشیدی ، در شهر شیراز متولد شد ، و در 25 شهریور سال 1372 خورشیدی ، در تهران درگذشت. و در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد. خانهٔ وی ، در تجریش ، بعد از مرگش به موزهٔ فرهنگ
مردم تبدیل شدهاست. انجوی ، هرگز ازدواج نکرد. اما دوستان زیادی داشت. وی ، از آخرین دوستان صادق هدایت بود. و گفته شده است که؛ ( هدایت ، آخرین کتاب خود ، با نام « توپ مرواری » را ، برای نگهداری به او سپرده بود. ) ]
« یک نمونه از غزلهای این کتاب » شبهای هجر بود ، دلی همنفس مرا / آنهم کنون نماند ، ببر یک نفس مرا. دنبال دل به بادیه ، نالم چنان ضعیف / تا ماندگان کنند ، خیال جرس مرا. زنجیرها نهاد ، ز زلف تو عاقبت / دست جنون به پای دل بوالهوس مرا. زاهد به حور و کوثر و باغ بهشت ، شاد / ساقی و جام و گوشه میخانه بس مرا. غوغا از آن کند دل مسکین ، که راه نیست / بر تنگ شکرت ، ز هجوم مگس مرا. از بسکه دل فتاده ، به پای سمند تو / یکره نبود بر سر ، دل دسترس مرا. جستم اگر ز دام تو ، زین تنگدل مباش / باز آورد به کوی تو ، شوق قفس مرا. دیدی هما نماند ، به سر روز واپسین / جز غم ز دوستان کهن ، هیچ کس مرا.