برگزیده اشعار خاقانی شروانی
برگزیده
برگزیده
برگزیده

برگزیده اشعار خاقانی شروانی

دست دوم

شماره کالا: 34068840

145٬000 تومان

فروشنده این کالا تا تاریخ 1404/07/01 امکان ارسال کالا را ندارد.

شما می توانید کالا را خریداری نمایید و فروشنده پس از تاریخ فوق کالا را برای شما ارسال خواهد کرد.

1 عدد از این کالا موجود است

مشخصات کالا

سال چاپ1340-1349 ش - 1970-1961 م
نوع چاپ کتابچاپ اصل

توضیحات بیشتر

.
#برگزیده_اشعار_خاقانی_شروانی 
اثر: #افضل_الدین_بدیل_بن_علی_نجار_خاقانی_شروانی
تصحیح: #دکتر_ضیاء_الدین_سجادی
#نشر_زوار
اندازه و نوع جلد: وزیری شومیز 
تعداد صفحات: 44 صفحه
سال و دوره چاپ: 1346 اول
کیفیت کتاب: مطابق تصویر ، یک مهر دارد.
قیمت: 145 تومان

 

از مقدمه مصحح:
پدرش پیشه نجاری داشت ما خاقانی نمیخواست این پیشه را اختیار کند پس به خدمت عمویش کافی الدین که مردی طبیب و فیلسوف بود درآمد و تحت تربیت او قرار گرفت اما هنگامی که خاقانی به 25 سالگی رسید این مربی بزرگ او نیز درگذشت و او را همچنان بی سرپرست گذاشت، پس خاقانی نزد ابوالععلی گنجوی شاعر بزرگ دربار شروان شاه رفت و او به تربیت خاقانی همت گماشت، خاقانی را نزد خاقان شروان شاه برد و تخلص خاقانی را برای او گرفت  او را به دامادی خود برگزید و تا آنجا که میتوانست از تربیت و توجه درباره او دریغ نکرد و به این ترتیب خاقانی شاعر دربار شروان شاه شد و منوچهر شروان شاه و پس از آن مخصوصاً فرزندش اخستان ابن منوچهر را مدح گفت و از او صله فراوان یافت. 

از متن:
نیست اقلیم سخن را بهتر از من پادشا
در جهان، ملک سخنراندن مسلّم شد مرا

مریم بکر معانی را منم روح القدس
عالم ذکر معالی را منم، فرمانروا

شه طًغان عقل را نایب منم، نعم الوکیل
نوعروس فضل را صاحب منم، نعم الفتی

دِرع حکمت پوشم و بیترس گویم القتال
خوان فکرت سازم و بیبًخل گویم الصّلا

نکتهٔ دوشیزهٔ من حرز روح است از صفت
خاطر آبستن من نور عقل است از صفا

عقد نظّامانِ سِحر، از من ستاند واسطه
قلب ضرّابان شعر، از من پذیرد کیمیا

رشک نظم من، خورد حسان ثابت را جگر
دست نثر من، زند سحبان وائل را قفا

هر کجا نعلی بیندازد براق طبع من
آسمان زان تیغ بران سازد از بهر قضا

بر سر همت، بِلافخر از ازل دارم کلاه
بر تن عزلت بِلابغی از ابد دارم قبا

من ز من چو سایه و آیات من گرد زمین
آفتابآسا رود منزل به منزل، جا به جا

این از آن پرسان که آخر نام این فرزانه چیست؟
وان بدین گویان که آخر جای این ساحر کجا؟

پیشکار حرص را بر من نبینی دسترَس
تا شهنشاه قناعت شد مرا فرمانروا

ترش و شیرین است مدح و قدح من تا اهل عصر
از عنب مِی پخته سازند و ز حصرم توتیا

هم امارت هم زبان دارم کلید گنج عرش
وین دو دعوی را دلیل است از حدیث مصطفا

من قرین گنج و اینان خاکبیزانِ هوس
من چراغ عقل و آنها روزکورانِ هوا



#مطالعه_ادبیات #دیوان_خاقانی_شروانی #خاقانی_شروانی 

loader