





اوستا نامه مینوی آیین زرتشت
در حد نو
390٬000 تومان
مشخصات کالا
سال چاپ | 1360-1369 ش - 1990-1981 م |
نوع چاپ کتاب | چاپ اصل |
توضیحات بیشتر
اوستا نامه مینوی آیین زرتشت
نگارش : جلیل دوستخواه
از گزارش : استاد ابراهیم پور داوود
چاپ چهارم 1362
انتشارات مروارید
توجه : روکش کمی زدگی دارد.
قیمت : سیصد و نود هزار تومان
مروری بر کتاب :
کتابی است در باب ادبیات آیین زرتشتی و معانی و مفهوم آن ها
اوستا کهن ترین نوشته ایرانیان است. زمان نگارش این کتاب بزرگ گرچه به درستی روشن نیست، دست کم تا ده سده پیش از میلاد مسیح می رسد. آنچه امروز در دست ماست و نام اوستا بر آن می گذاریم همه آن کتابی نیست که در دوران های کهن در دست نیاکان ما بوده، بلکه بخش بزرگی از این نوشته سترگ در کشمکش های گوناگون از دست رفته و پایمال درنده خویی و بی دانشی اهریمن صفتان گردیده است.
اَوِستا نام فراگیر مجموعه کهن ترین نوشتار و سروده های ایرانیان است، که همانا دانشنامهٔ ایرانیان بوده و در روزگار باستان بیست و یک نسک (کتاب) داشته و هم اکنون دارای پنج بخش است. بخش های اوستا بر این پایه اند : یَسنه که سخنان زرتشت، شناخته شده با نام گاهان در آن گنجانده شده، یشت ها (سرودهای نیایشی)، وندیداد، ویسپرد و خرده اوستا.
گذشته از این پنج کتاب و کتابچه، پاره هایی از نوشته ای به نام «هیربدستان و نیرنگستان» موجود است که درباره برگزاری مراسم مذهبی است. اوستا مجموعه ای از سروده های آسمانی اشو زرتشت، نمازها، سروده های حماسی، مراسم و آدابی دینی است. اما تنها آن قسمت از اوستا که به گات ها مشهور است، پیام آسمانی و از سروده های اشو زردشت است . . .
گات های زرتشت از نظر نگارش، کهن ترین بخش اوستا به حساب می آید. امّا از نظر مضمون از بعضی یشت های کهن مثل تیر یشت، فروردین یشت، مهر یشت، آبان یشت و اشی یشت، جدیدتر است. مضامین آن یشت ها مربوط به عصر پیش از زرتشت و عموماً در ستایش مظاهر طبیعت هستند. تیر یشت در ستایش تیشتر، فروردین یشت در ستایش فروهرها و همین طور آبان یشت و اشی یشت در ستایش ایزدبانو آناهید و اشی می باشند. نکته هایی هم که در یشت های کهن اوستا وجود دارد، یکی از زیباترین آثار ادبی ایرانیان محسوب می شود.
متن اوستایی آن سرودانگیز و خیال انگیز است و وزن خاصی دارد، بسیار رویا برانگیز است و روایت های آرمانی را بیان می کند و از تعبیرها و واژه ها و استعاره هایی استفاده می کند که امروزه دیگر متداول نیستند. از طرفی دیگر در یشت های کهن اشاره های کوچکی به برخی از باورها، داستان ها و اسطوره های ایرانی شده است که وقتی در اوستای کهن آن را می بینیم، در واقع آن را از روی سرچشمه ی اصلیش می خوانیم و درمی یابیم مردم چگونه اعتقادهایی به باورها و اسطوره های ایرانی داشته اند.
داستان هایی که در یشت های کهن آمده متأسفانه خیلی کوتاه به آنها اشاره شده است. چون بنا بر این است که همه، آن حکایت ها را می دانند. بارها به بعضی داستان ها اشاره می شود که کامل آنها را در دست نداریم. مثل داستان آرش کمانگیر. مثل پرواز پائوروَه (امکان دارد واژه ی پارو از این واژه گرفته شده باشد) گفته شده که کشتیران کاردان، پائوروه، سه روز در هوا بر فراز آسمان چرخ میزد و نمی توانست فرود بیاید. او از آناهیتا، درخواست کمک می کند که او را بر روی زمین فرود آورد. این موضوع بسیار جالبی است. گذشته از واژه اش، کسی است که سه روز پرواز می کند (البته در اینجا پرواز یک نماد است). نقشی هم از یک گوی بالدار به دست آمده که بر خلاف دیگر نقوش که نشان مردی در میان آنهاست، نشان زنی در میانش است. زنی است که در میان حلقه ی بالدار در حال پرواز است. در اینجا احساس می کنیم سازنده ی آن شیء واقعاً خواسته که علاقه اش به پرواز را نشان دهد. یشت های کهن اوستا آکنده است از اشاره های نجومی، اشاره های اسطوره ای و نماد پردازی های زیبا.
بعد از اوستای کهن یعنی یشت های کهن، قدیمی ترین بخش اوستا گات های زرتشت است که از نظر نگارشی قدیمی ترین بخش اوستا هم به شمار می آید. گات های زرتشت هیچ گونه شباهتی با بخش های دیگر اوستا ندارد. اولاً سرتاسر اوستا و مخصوصاً اوستای کهن، سروده ی یک نفر نیست. بلکه سروده های یک قوم در طول تاریخ است. قومی در شرق ایران بزرگ که در طول تاریخ، مردم چیزی به آن اضافه کرده اند، از آن کم کرده اند، واژگانش، دستور زبان هایش و اسطوره هایش را صیقل داده اند تا به شکل نهایی درآید. امّا گات های زرتشت، مشخصاً توسط یک نفر سروده شده است و اندیشه های یک قوم در طول تاریخ نیست. اندیشه های یک خردمند است در یک زمان خاص.
دوم اینکه مضمون گات های زرتشت، عموماً با مضمون دیگر بخش های اوستا کاملاً متفاوت است. در واقع گفته ها و سروده های مرد خردمند دردمندی است که در روزگاری قرار گرفته که پیامی را برای مردم آورده است. بعد از دوران زرتشت کسانی که به آن دوران نزدیک تر بودند یا خود زرتشت را دیده، درک کرده یا به زمانش نزدیک تر بودند، سروده هایی سرودند که نزدیک به گفتار زرتشت است و این ها را در اوستا به نام «هفت هات» می شناسیم. بعد از این در طول زمان، بخش های مختلفی به اوستا اضافه می شود که دارای نکته ی خاص و بدیعی نیست. در واقع با اقتباسی از بخش های اوستای کهن و گات ها، بخش هایی را سروده اند که مضمون تازه ای در آن نیست و در واقع همان مضامین قدیم را به شکل دیگری و با یک ایهام جدیدتری بازگو کرده اند.
اوستا مخصوصاً اوستای کهن پر از اسطوره هایی است که تنها اشاره ای به آنها شده است و ما از جزئیات آنها اطلاعی نداریم. امّا به قول فردوسی هنگام خواندن نوشته های قدیمی، باید پوستش را گذاشت و مغزش را برداشت. می دانیم که اسطوره ها هم مانند مکان های مقدّس همیشه مقدّس باقی می مانند و هیچ گاه از بین نمی روند و فقط شکل آنها تغییر می کند و از شکلی به شکل دیگر در می آیند. یک بنای مقدس گاهی نیایشگاه ناهید بوده، بعدها نیایشگاه مهر شده، بعدها ممکن است آتشکده شده باشد، بعد ممکن است کلیسا شده باشد، بعد می تواند امامزاده شده باشد و همین طور این سیر ادامه پیدا می کند و هر بار هم که شکل آن تغییر می کند یک سری نمادهای خاصی هم در آن بنا باید عوض شود و تغییر کند. ولی معمولاً بنای اصلی، ساختار اصلی و مراسمش همچنان باقی می مانند.
بعضی مراسم باقی می مانند اما وجه تسمیه اش را تغییر می دهند. مثل مراسمی که به نام قالی شوران در مشهد اردهال برگزار می شود. به این شکل که قالی ای را که مثلاً امامزاده ای بر روی آن خوابیده برای شستشو و غسل دادن می برند. در حالی که قبل از آن به عنوان نیایشگاه تیر پرستی، جزء مراسم باران خواهی بوده است که در سراسر ایران انجام می شده و نوعی مراسم دعای باران به حساب می آمده است . . .