جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند

کتاب "جایی که خرچنگها آواز میخوانند" رو یکی از دوستانم بهم معرفی کرد و وقتی برای خودم خواستم کتاب بخرم، یادم افتاد و خریدمش. اولش وقتی شروع به خوندن کردم، حس نمیکردم خیلی با داستان ارتباط برقرار میکنم، اما بعد از چند صفحه، انگار یه دختر بچه درونم بیدار شد که با شخصیت اصلی کتاب همدلی میکرد. کمکم داستان به قدری جذاب و دلانگیز شد که انگار هر لحظه قلبم میخواست زودتر تموم بشه تا بفهمم چی میشه آخرش. نثر کتاب مثل یه نسیم ملایم، دلنشین و شیرین بود. هر صفحه که ورق میزدم، انگار در دنیای دیگهای غرق میشدم و تمام احساساتم با کلمات و جملات اون درگیر میشد. واقعاً این کتاب یه تجربهی ناب و عمیق بود که همزمان با قلب و ذهنم حرف میزد.